یاردبستانی من

یاردبستانی من
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۳۳ مطلب با موضوع «داود صالحی» ثبت شده است

خوش به حال کسی که در صحنت

زیر باران اسیر خواهد شد...

 

دارم از دوری تو می میرم

دعوتم کن که دیر خواهد شد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۲۰:۳۵
داود صالحی

مشهد سرد است

اما

حساب حرم را جدا کنید...!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۴ ، ۱۸:۲۵
داود صالحی

حالا

دقیق

 چهارصد و پنجاه و پنج روز می گذرد

از آخرین روز دیدار شما

و چهارصد و پنجاه روز

 از بازگشت و آن واقعه ی تلخ و غم بار

اما امروز

دوباره راهی ام...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۳:۰۴
داود صالحی

دوباره دویست و بیست و نهمین روز سال رسید!

روز تولد یک معلّم

در روز دانش آموز...

تولّدم مبارک...!

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۱
داود صالحی

پس از به آتش کشیده شدن خیمه ها ، زنان و کودکان به بیرون دویدند. نامردی گوشواره ی امّ  کلثوم را به غارت برد و در حالی که می گریست متوجه خلخال فاطمه دختر امام شد.دختر با تعجب پرسید: چرا گریه می کنی؟ مرد مهاجم گفت:چگونه نگریم در حالی که اموال دختر رسول خدا (ص) را غارت می کنم!!!

فاطمه با دیدن عطوفت او گفت:پس چنین مکن. 

پس جواب داد : می ترسم که دیگری  آن را بردارد!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۷:۴۴
داود صالحی

دیگر شمارش روزها تمام شد...

                  به ساعت نگاه کردن ها تمام شد...

                                                  انتظار به پایان رسید!
                                                حالا با تمام وجود فریاد بزن.....

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد                سقای حسین سید و سالار نیامد

می دانم که دلتنگ شده ای...

اما صبر کن...!

آخرین لحظات جدایی است...

وصال نزدیک است...

گریه هایت را نگه دار...

صبر کن...!
به آسمان نگاه کن! هوایش ابریست، بغض کرده است. فریاد میکشد...!

دارد کم کم خودش را سیاه پوش می کند... 

به راستی که ...

 آسمان هم دلتنگ محرم شده است...

امام حسین

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۴ ، ۲۰:۲۰
داود صالحی

نه بهار با هیچ اردیبهشتی

نه تابستان با هیچ شهریوری

... و نه زمستان با هیچ اسفندی

اندازه پاییز به مذاق خیابان ها خوش نمی آید

اصلاٌ پـائیز مــهری دارد  کـه بـــَر دل هـر خیـابان مـی نشیند...!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۴:۲۸
داود صالحی

نگرانم ...

پاییز که برسد

ساعت ها را عقب می کشند

دلتنگی ام یک ساعت زود تر می آید!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۰۱
داود صالحی

غم فراغ استاد...

واژه ای بدون شرح...

... و سیصدوشصت و پنج روز بی او...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۵۳
داود صالحی

مهــــــــــــربانی را اگر قسمت کنیم...
من یقین دارم به ما هم می رســـــــــــد ... 
آدمی گر ایســـــــــتد بر بام عشق..
دست هایش تا خـــــــــــدا هم می رسد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۰
داود صالحی