اعتراف نامه شماره دو
دوباره سلام
یه اعتراف جالب دیگه براتون دارم
در ادامه مطلب
فقط جان من الکی نگی خودم می دونستم و...
یادتونه یه روز داداش دو قلوم مسعود اومده بود سر کلاس و...
در واقع داداشم خودم بودم
البته من یه داداش دارم که اسمش مسعوده و معلم هم هست
ولی در واقع این خودمم
اینم خودمم
اینم ...
فقط موندم آی کیویِ بعضی از بچه ها رو که میگفتن
داداشتون چقدر از خودتون لاغر تر یا قد کوتاه تره
و البته اون جمله تاریخی عطا که می گفت : داداشتون چقدر از خودتون با ادب تره
یعنی ما ...؟
کلاً خسته نباشی پسرم