به بهانه بازگشایی مدارس

قدیم تَرا معلم عزتی داشت

نون معلمی چه لذتی داشت

شاگردت از یه فرسخی مثل بید

ز هیبت معلمیت می لرزید

تو مهمونی جای تو صدر مجلس

زبونزد سوسن و سرو و نرگس

تموم دخترای این آبادی

می دیدنت تو پیرهن دامادی

عزت و احترام و جایگاهی

معلمی نگو ، که پادشاهی

دوستی با شما

 

پرسیدم از مادر ...

او هم خبرنداشت

اصلاً رفاقت من و تو از کجا گرفت ...؟

 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

 

دهه کرامت

خودم اینجا ...

دلم اونجا ...

باب الرضا

حتما قرار شاه و گدا هست یادتان

آری همان شبی که زدم دل به نامتان

مشهد، حرم، ورودی باب الجوادتان

آقا دلم عجیب گرفته برایتان

ال نود

بعضی از دوستان اصرار داشتند برای یک بار هم که شده ماشین استاد رو از نزدیک ببینند.

اینم L90    استاد...!

نارفیق...!

بدترین کاری که یک نارفیق میتونه باهات انجام بده اینه که : بجای راهنمایی ، چاهنمایی کنه ...

 

اعترافی دیگر

سلام به همه دوستان خوب کلاس دوستی

به پیشنهاد عزیزِ بزرگواری اعتراف نامه هام رو دوباره براتون راه اندازی کردم به شرط اینکه نگی خودم می دونستم و...

یادتونه باهم رفته بودیم پارک چیتگر برای دوچرخه سواری

یادتونه قرار شد بعد بازی آقا میلادی شما ها رو ببره یه گوشه جمع کنه و باهاتون صحبت کنه

و حتما یادتونه که من و آقا خاکی هم در یک چشم به هم زدن غیبمون زد!

(البته شایدم یادتون نباشه چون ما سعی کردیم خیلی حرفه ای ب.پ.ی.چ.و.ن.ی.م)

فکر می کنید کجا رفته بودیم ؟ و یواشکی داشتیم چیکار می کردیم؟