يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ق.ظ
من معلم هستم
من معلم هستم
هر شب از آینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یاد خدا را بکشانم به کلاس ؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه ی عشق ؟
غرق دریای تفکر بکنم ؟
با تبسم یا اخم ؟
با یکی بود و نبود ؟
زیر یک طاق کبود ؟
یا کلاغی که به خانه نرسید
قصه گویی بکنم ؟
تک به تک یا با جمع ؟
بدوم یا آرام ؟
من معلم هستم
نیمکت ها
نفس گرم قدم های مرا می فهمند
بالهای قلم و تخته سیاه
رمز پرواز مرا می دانند
سیب ها
دست مرا می خوانند
من معلم هستم
درد فهمیدن وفهماندن ومفهوم شدن همگی مال منست ،
من معــــــــــــــلم هستم ...
۹۵/۰۲/۱۲
معلم قافله سالار عشق است
همه کار معلم کار عشق است
روزتان مبارک