تولدت مبارک
چهل و نه سالگیتون مبارک!
بعضی از افراد اونقدر عزیز و دوست داشتنی هستند که یاد و خاطرشون لحظه ای از پیش رو کنار نمیره!
همیشه هستند...!
با خنده هاشون ، با مهربونی هاشون ، با نگاه گرم و نافذشون...
آدم همیشه از این افراد یه دنیا خاطره داره!
خاطرات خوش ، خاطرات شیرین ، خاطرات خنده دار و...
اگر این افراد میون ما باشند که خیلی خوبه!!!
هرزگاهی آدم به بهونه های مختلف بهشون سر می زنه و از برکت وجودشون بهره می بره !!!
و اگر نباشن ...!!!
چاره ای نیست جز ذکر خیرشون و قرائت فاتحه ای به روح بلندشون...!
... داشتم فکر می کردم اگر حاج حمید بود، امروز حتما بهشون سر می زدم یا پیامک می دادم که :
حاج آقا سلام ، چهل و نه سالگیتون مبارک...!
چهل و نه سال ؟؟؟ چه زود موهاتون سفید شده حاج آقا...!
اونوقت ایشون هم دست میذاشت روی "جیب لباسشون" کمی فکر می کرد
و بعد با لبخند مهربونیجواب می داد : پیرمرد ، باباته ...!
همون جیبی که توش یه تقویم داشت!
همون تقویمی که توش تاریخ تولد بچه یتیم ها رو نوشته بود!
همون بچه یتیم هایی که براشون هدیه ی روز تولد می فرستاد!
همون کادو تولدهایی که با دست خودشون می خریدند و کادو می کردند!
همون ... !!!
چهل و نه سالگیتون مبارک.
این روزها بیشتر از همه دلم برای بچه یتیم های روستاهای شوش دانیال می سوزه...!
چقدر چشم به راه موندند روز تولدشون...!