بدون شرح...!چهل سال گذشت.
امام محمدباقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
چهار خصلت در هر کس باشد خداوند خانه ای در بهشت برای او بنا کند: کسی که یتیمی را پناه دهد و بر ناتوانی دلسوزی کند و به پدر و مادر خود مهر ورزد و با برده و زیر دست خود مدارا کند.
جوون تر که بودم یه دفعه رفتم مـغــازه بقالی یــه پـسـر بـچـه ی 5 - 6 سـالـه کـوچـولـو رو دیـدم کـه داشـت هـمـیـنـجـوری گـریـه مـی کـرد و بـه مـامـانـش مـی گـفـت مـن از اون لــواشــک بـزرگـهـا مـی خـوام ، مـامـانـش هـم بـهـش گوش نـمـی کـرد و مـی گـفـت کـوفـت بــخـوری ... ایـن صـحـنـه رو کـه دیـدم و بـه چـشـمـای مـعـصـومِ پـسـر بـچـه کـه پـر از اشـک شـده بـود نـگـاه کـردم یه کم پیش خودم فکر کردم که چیکار می تونم براش بکنم!؟ بعد یـه لـبـخـنـد ریـز و مـجـلـسـی زدم و لــواشـک رو بـرداشـتـم و رفـتـم پـولـش رو بـه مـغـازه دار دادم و بـرگـشـتـم پـیـش پـسـره کـه خـوشـحـال شـده بــود و بــا لـبـخـند هـمـیـشـگـیـم بـسـتـه لــواشـک رو بـاز کـردم و دسـتـم رو دراز کـردم سـمـت پـسـره و آشـغـالـش رو دادم دسـتـش و گـفــتـم دلـت بـســـــوزه مــن لــواشــک دارم و بـا چـنـان مـلـچ مـلـوچـی شـروع کـردم لـواشـک رو لـیـس زدن کـه بــچـه طـفـلـک از گـریـه کـبـود شـد مـامـانـش یـهـو محکم بـا کـیـف زد تـو سـرم و بـهـم گـفـت کـصـا... آشـغ... عــوضـ... مـگـه مـرض داری اشـک بـچـه رو در مـیاری؟؟؟
وبعد رفـت بـوسـش کــرد و نازش کرد و بــراش لــواشـک خــریــد ...
کـوچـولـو ,درسـتـه زیـاد گـریـه کـردی و مـن از مـامـانـت کـتـک خـوردم ولـی این تـنـهـا راهـی بود کـه بـه ذهـنـم رسـیـد کـمـکـت کـنـم بـه لـواشـکت بـرسـی, مـنـو بـبـخـش ...
واسه اون گنبد زرین
پشت کوه های خراسون
واسه اون صحن مطهر
تو غروب کنار ایوون
واسه کفترای معصوم
که تو آسمون می چرخن
واسه آدمای مغموم
که میان دخیل می بندن
دل من تنگه می دونی
تو که ماه آسمونی
مجلس اونقدر شلوغ بود که مجبور شدم چندین مرتبه از مردم بخوام بعد از قرائت فاتحه مجلس رو ترک کنند تا دیگران هم توفیق حضور به داخل مسجد و مراسم رو پیداکنند.
دوستان جلوی در می گفتند جمعیت بیرون بیشتر از داخل مسجد بود...!
آری کریمان اینطور از دنیا می روند...!