ﺷﺐ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ، ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺍﺯ ۱۵۰ ﻧﻔﺮ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ۲۰ ﻧﻔﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ تا ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﺍﺯﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ﺭﺍﻩ را ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺒﻮﺭ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﺯ کنند.
۲۰ ﻧﻔﺮ ﻧﻮﺑﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻏﻠﺖ ﻣﯽ ﺯﻧند ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ ...
ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺻﺒﺢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﺳﺖ...
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ،
ﻧﻪ ﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻣﻨﺘﯽ ﺑﺮ ﮐﺴﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ؛
ﺟﺰ ﺁﻧﮑﻪ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ ﻣﺎﻥ ﻧﻘﺶ ﺗﺴﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ...
روحشان شاد و ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ
سفره آماده ،سر سفره
گدا آماده
کرم آماده من آماده خدا آماده
این کرم خانه دو ماه است تدارک دیده
قبل مهمان همه جا هست غذا آماده
اینکه اینجائیم از لطف خود اوست نه من
او نخواهد ، نشوم بهر دعا آماده
گر خدا رحم نیارد به من آلوده
نفس من هست به انجام خطا آماده
دل بیمار محال است به درمان نرسد
مطب آماده دل آماده دوا آماده
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ؛
ماه ایستادگی و مبارزه با دشمن بزرگی بنام " خود " بر همگان مبارک باد .
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها؟
چه غریبانه زمزمه کرد:
امسال هم نیامدی!
رفتگری که داشت لیوان های یکبار مصرف
نیمه شعبان را از روی زمین جمع می کرد...!
یک روز می افتد ؛
آن اتفاق خوب را می گویم ...
من به افتادنی که برخاستن اوست، ایمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
دویست و پنجاه و هفتمین شماره از «شب خاطره»با حضور
صدابرداران مستند روایت فتح و دوستان شهید سید مرتضی آوینی
محمد کلبادی‌نژاد، راوی کتاب «بازمانده» و فرمانده گردان امام حسین(ع) از لشکر بیست و پنج کربلا
عزیز فرخی، آزاده دفاع مقدس
برگزار خواهد شد.
مراسم «شب خاطره» دو ساعت و نیم مانده به اذان مغرب و عشاء برگزار می‌شود.
و همچون ماه‌های گذشته پس از اقامه نماز، فیلمی با موضوع دفاع مقدس برای حضار به نمایش درمی‌آید.
برای حضور در این مراسم می‌توانند در روز هفت خرداد به حوزه هنری، واقع در خیابان سمیه نرسیده به پل حافظ مراجعه کنند.
می نویسم برای تاریخ...
امشب یکم خرداد ماه همزمان با شب میلاد ماه بنی هاشم
آسمان شهر بارید
مثل هر سال درست در همین شب!
می نویسم تا در تاریخ ثبت شود.
تا یادمان نرود که شب میلاد سقای کربلا بهار و تابستان و پاییز و زمستان نمی شناسد.
می بارد...
گاهی از شوق
گاهی از غم
ببار باران ...
ببار که آسمان این شهر تشنه ی باران توست...!
ببار باران ...
