یاردبستانی من

یاردبستانی من
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ب.ظ

پدر

Image result for ‫گل‬‎

طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه

پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه

مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت

پدرم لبخندی زد و گفت :

یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی

و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!

 ... یادته نمی تونستی ...

یادته یواشکی من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...

اشک تو چشمام جم شد ...

نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۹
داود صالحی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی